هنگام رفتندر چشمان عشق نگریستنآنچنان مشتاق ماندنت می کندکه پای رفتنت سست می شود...ورفتن را مرگ می پنداریپس چشمانت را ببندوپا در جاده بگذاروهمیشه به یاد داشته باشگاهی وقت ها برای بودنباید رفت…
وبلاگ فوق العاده ای دارید... ارمغان یک دوست ، برای زمانی که پای رفتن سست می شود :نیم زکار تو غافل همیشه در کارمکه لحظه لحظه تو را من عزیز تر دارمبجان پاک تو و آفتاب سلطنتمکه من تو را نگذارم زمهر بردارم....
سلام حال کردم از وبلاگت.از بیشتر مطالبش واس خودم با کمی تغییر استفاده کردم.
سلام دوست عزیزاز مطالبتون استفاده کردمواقعا قشنگن و ممنون
بسیار زیبا نوشتی احسان جان حتما خودت عاشقی مگه نه
نوشته های تو پر از احساس شعف و نشاط هست .تو بسیار عشق را پرمعنا جلوه دادی .راستی عشق چیست ؟دوری از یار
وبلاگ فوق العاده ای دارید...
ارمغان یک دوست ، برای زمانی که پای رفتن سست می شود :
نیم زکار تو غافل همیشه در کارم
که لحظه لحظه تو را من عزیز تر دارم
بجان پاک تو و آفتاب سلطنتم
که من تو را نگذارم زمهر بردارم
....
سلام حال کردم از وبلاگت.از بیشتر مطالبش واس خودم با کمی تغییر استفاده کردم.
سلام دوست عزیز
از مطالبتون استفاده کردم
واقعا قشنگن و ممنون
بسیار زیبا نوشتی احسان جان حتما خودت عاشقی مگه نه
نوشته های تو پر از احساس شعف و نشاط هست .تو بسیار عشق را پرمعنا جلوه دادی .راستی عشق چیست ؟دوری از یار