راز عشق

اینجا خانه ی کوچک من است...درهایش به رویتان باز خواهد بود...دریابید مرا...

راز عشق

اینجا خانه ی کوچک من است...درهایش به رویتان باز خواهد بود...دریابید مرا...

سلام ... کسی که تو دلم درخشید

سلام کسی که تو دلم درخشید ، من دیگه دوسِت ندارم ... ببخشید

بهتره که نپرسی علتش رو ، چون که خودت ندادی فرصتش رو

بهتره این نامهء آخر باشه ، فکر کنم ای واسه ما ... بهتر باشه

من واسه اون کس که دوسش ندارم ، نمی تونم شاخهء گل بیارم

بین تو و اون روزا کلی فرقه ، تُو آسمونت پُره رعد و برقه

نه مهربونی ؛ نه واسم می خندی ، هر دری رو من می زنم ؛ می بندی

کو اون همه شعرای عاشقونه ، کی بود بهم می گفت : سلام بهونه

نه ... صحبت از سلام بهونه ای نیست

پرنده اینجاست ، ولی دونه ای نیست

خواستی فقط صاحب یه قفس شی ، بری و با دیگری هم نفس شی

خواستی بگی میشه تُو دام بیفتم ، بعدش بگی : دیدی بهت نگفتم

از چِش من افتادی نازنینم ، دوست ندارم دیگه تو رو ببینم

اون کسی که دَم می زد از حسادت ، اگه بمیرم نمی یاد عیادت

منم می خوام اتمام حجت کنم ، خیال هر دو مونو راحت کنم

اگه دلت همین حالا بشکنه ، بهتر از آوارگیای منه

من کسی رو می خوام که عاشق باشه ، اول و آخرش ... شقایق باشه

من کسی رو می خوام که نیست مثله تو ، پشیمونم ... دوست ندارم ... برو

پشیمونی گرچه نداره سودی ، خوب شد که فهمیدم بدی به زودی

من کسی رو می خوام که ناز و کم کم ، صدام کنه مثله فرشته مریم

  مثله همون روزای آشنایی ، نه مثله حالا ؛ نه مثله رهایی

جواب بدی ندی دیگه تمومه ، نمی دونم جواب واسه کدومه ؟

نامه هامو از بس جواب ندادی ، جواب بدی شاید بشه زیادی

شاخه نباتم که بشه واسطه ، دل نمی دم دیگه به این رابطه

اما یادت باشه که این آدما ، کم نبودن پیشم ولیکن شما

نیستید مثله اون روزای طلایی ، کی گفته سه تا بخش داره جدایی ؟

« جدایی هر غمش هزار تا بخشه ، دل می سوزونه مثله آذرخشه »

 من هر چی دوست دارم تموم شه نامه ، دلم میاد ... بازم میده ادامه

دیگه تموم شد اون همه غم و رنج ، وقته قرار و شوق ساعت پنج

« برو ... برو پیشه هر کسی که دوست داری

حق نداری اسمه منم بیاری »

بخوای ، نخوای ... زود برو به سلامت ، خدا کنه بین ماها قضاوت

خدا کنه بین ماها قضاوت ...  

 

 

« مریم حیدرزاده » 

نظرات 2 + ارسال نظر
دیبا یکشنبه 9 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 01:33

شعر خیلی قشنگ و با معنی بود
شاید به نوعی وصف حال خیلی ها

کژال دوشنبه 24 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 00:38

سلام...بی نظیر بود...من از هوادارای پروپا قرص مریمم...خیلی عالی بود...ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد