راز عشق

اینجا خانه ی کوچک من است...درهایش به رویتان باز خواهد بود...دریابید مرا...

راز عشق

اینجا خانه ی کوچک من است...درهایش به رویتان باز خواهد بود...دریابید مرا...

تو بمان

 

به تو می اندیشم!

ای سراپا همه خوبی،

تک و تنها به تو می اندیشم!

همه وقت

همه جا

من به هر حال که باشم به تو می اندیشم!

تو بدان این را

تنها تو بدان

تو بیا،

تو بمان با من تنها تو بمان.

جای مهتاب به تاریکی شب ها تو بتاب

من فدای تو به جای همه گلها تو بخند

اینک این من که به پای تو در افتادم باز.

ریسمانی کن از ان موی دراز

تو بگیر

تو ببند

تو بخواه

پاسخ چلچله ها را تو بگو

قصه ابر هوا را تو بخوان

تو بمان با من تنها تو بمان

در دل ساغر هستی تو بجوش

من همین یک نفس از جرعه جانم باقی ست

آخرین جرعه این جام تهی را تو بنوش

شعر از :

فریدون مشیری

 

 

نظرات 3 + ارسال نظر
مینا(یاسهای سپید عشق) چهارشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 23:42 http://yashayesepideeshgh.persianblog.com

سلام دوسته گلم زیبا قلم زدی قلمت همواره سبز شادم از مهرت کاش شایسته ی ان باشم .....خوشحال میشم دفتر کاهی من و هم ورقی بزنی ارزومند ارزوهات مینا

حاجیه جمعه 26 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 08:31 http://hajieh.blogsky.com/

سلام
هر چند که من از شعر خیلی بدم میاد ولی این شعر جز استثنا هاییه که من همیشه می خونمش و نمی شه بهش دست رد زد
این شعر فریدون مشیری هم قشنگه : بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم .....

ناعمه شنبه 27 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 07:13 http://www.navidezendegi.blogfa.com

سلام.......من عاشق شعرای فریدون مشیری هستم.......خیلی حال کردم.. ....به منم یه سری بزن........من وبلاگت رو گذاشتم توی لینکدونیم..اگه دوست داشتی بهش یه سری بزن......اگه دلت خواست و چشمتو گرفت....لینکشو بذار توی وبلاگت.........
موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد