خوب می دانی که در چشمت گرفتارم هنوز
روز و شب خوابم ربودی باز بیدارم هنوز
نازنین با من مگو دل بر کن از تکرار من
گرتو تکرار منی جویای تکرارم هنوز
گرچه تن زخمی و خاکی در رهت افتاده است
نیست بر آیینه دل هیچ زنگارم هنوز
فاش می گویم به تو ، با من غریبی ات چرا ؟
رمز و راز من تویی ، دنیای اسرارم هنوز
من به پهنای امید خود گل شوق تو را
در میان این کویر تشنه می کارم هنوز
می شناسم مرگ را بی وحشت اما قلب من
می تپد در سینه چون از عشق سرشارم هنوز
دوست عزیز سلام
مثل همیشه مطلبت زیبا و دلنشینه امیدوارم که همیشه شاد و سر حال باشی و موفق وقت کردی به من هم سر بزن خوشحال می شم
سلام جیگر امیدوارم سلامت باشی
خیلی نار بود موفق باشی
سلام
خیلی قشنگ می نویسین !!
ببخشید با این سرویس جدید چجوری پست جدید میزارن من گم شدم
اسحان جان همیشه ایام به کامت باشه
همیشه دلت خوش باشه
غمت نخواد هیچکی...
تاتا
سلام .. شعر قشنگی بود .. موفق باشید .. در پناه حق
پنج چیز را قبل از پنج چیز غنیمت بدان.....جوانیت را قبل از پیری........سلامتت را قبل از بیماری.......بی نیازیت را قبل از فقر......زندگیت را قبل از مرگ.................و فراغتت را قبل از گرفتاری.......خوشحالم اینجام و نوشتهای زیباتو می خونم ..می خوام بدونی که واقعا خوندم نوشتتو ..نه اینکه همینجور کامنت بزارم.راستی دوس داشتی بیا کلبه تنهایی منم