راز عشق

اینجا خانه ی کوچک من است...درهایش به رویتان باز خواهد بود...دریابید مرا...

راز عشق

اینجا خانه ی کوچک من است...درهایش به رویتان باز خواهد بود...دریابید مرا...

آخرین مطلب سال ۱۳۸۴

سلام به تمامی دوستای عزیزم

 

پیشاپیش فرا رسیدن سال 1385 رو به همتون

 

 تبریک می گم و آرزومند در سال جدید

 

به هر آنچه می خواین برسین .

 

من که کنار عشقم هستم امیدوارم شما هم در کنار عشقتون

 

یه سال خوب رو شروع  کنین

 

امیدوارم هر روز بهتر از دیروز باشین.

 

اینم بگم اون دسته از دوستام که می خواستن

 

اسم عشق من رو بدونن باید بگم

 

اسم این فرشته

 

به خواست خودش باید مخفی بمونه

 

خوش باشین

 

اینم تقدیم به عشق خودم

 

 

تو بمان

 

به تو می اندیشم!

ای سراپا همه خوبی،

تک و تنها به تو می اندیشم!

همه وقت

همه جا

من به هر حال که باشم به تو می اندیشم!

تو بدان این را

تنها تو بدان

تو بیا،

تو بمان با من تنها تو بمان.

جای مهتاب به تاریکی شب ها تو بتاب

من فدای تو به جای همه گلها تو بخند

اینک این من که به پای تو در افتادم باز.

ریسمانی کن از ان موی دراز

تو بگیر

تو ببند

تو بخواه

پاسخ چلچله ها را تو بگو

قصه ابر هوا را تو بخوان

تو بمان با من تنها تو بمان

در دل ساغر هستی تو بجوش

من همین یک نفس از جرعه جانم باقی ست

آخرین جرعه این جام تهی را تو بنوش

شعر از :

فریدون مشیری

 

 

با حضور تو

خانه ای خواهم ساخت..... آسمانش آبی

باز باشد همه پنجره هایش به پذیرایی نور

ساحت باغچه اش پر زنسیم ...حوض ماهی پر آب

قامت پاک درختانش سبز........

وتوراخواهم خواند که در این خانه کنارم باشی

سینه آیینه تصویر تورا می جوید.... که در آیی چون نور

تو بدین خانه زیبا... در خیابان امید

کوچه باور سبز...نبش میدان صبوری

آنجا خانه ای خواهی یافت

سر در خانه چراغی روشن....

روی سکویش گلدان گلی

در دل خانه اجاقی دلگرم

با حضور تو در این خانه چه جشنی بر پاست

آسمان شب این خانه پر از چشمک ومهتاب ونسیم

ناودانش پر موسیقی آب

ای سرآغاز امید..... تو بدین خانه درآ .....

من به دیدار تو می اندیش ..... وبه آرامش با تو بودن...